بر باد رفته


    مارگارت میچل در عمر کوتاهی که داشت (۴۸ سال) توانست اثر بزرگی به نام «بر باد رفته» را از خودش به یادگار بگذارد. بر باد رفته داستان دوره‌ای است که به سرانجام میرسد و عصر جدیدی که به دنبالش می‌آید. داستان یک عمر است، پس توقع نداشته باشید که آن در عرض یکی دو ماه بخوانید و تمام شود. مطالعه این کتاب برای من تقریبا یکسال طول کشید.
    قهرمان داستان اسکارت دختر یکی از مزرعه‌داران بزرگ است. اسکارلت عشاق زیادی دارد اما او تنها به یک نفر فکر میکند و عشق او را در قلبش می‌پروراند. در این بین جنگ داخلی آمریکا بین شمال و جنوب آغاز می‌شود. اسکارلت مجبور است درد و رنج و سختی‌های جنگ و مشکلات پس از جنگ را تحمل کند، فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کند، در دوراهی‌های سختی قرار بگیرد تا در انتها بفهمد عشق واقعی همیشه در کنارش قرار داشته در حالی که او آن را نمی‌دید و در پی یک هوس فرصت‌هایش را از دست داد. اما داستان یک پیام دیگر هم در خودش دارد.
    گاهی ما برای رسیدن به هدفی که داریم دست به هرکاری میزنیم اما متوجه نیستم چه چیزهایی را در این راه از دست میدهیم. ممکن است با خودمان فکر کنیم همیشه میشود به عقب برگشت و همه چیز را جبران کرد اما بعضی چیزها برگشت ناپذیرند، مانند قلبی که شکست است و بر باد رفته است.

نظرات

پست‌های پرطرفدار