دختران خیابان انقلاب
فکر
نمیکنم کسی باشد که دختران خیابان انقلاب را نشناسد من هم قصد معرفی دوباره آنها
را در اینجا ندارم اما به مطلبی در ویرگول برخوردم که انگیزه اصلی من برای نوشتن
این یادداشت شد. عنوان این یادداشت دختران خیابان انقلاب است اما صرفا مربوط به
دختران خیابان انقلاب نمیشود هر چند با نام آنها شروع میشود. متن کامل آن مطالب
را میتوانید از اینجا بخوانید، خلاصه مطلب از این قرار است که حرکت دختران خیابان
انقلاب باعث به حاشیه رفتن مطالبات اصلی زنان است و تا وقتی که مطالبات مهمتری
وجود دارد اعتراض به حجاب اجباری اعتراضی بیهوده است.
جایی
خواندم مسیرهای طولانی با قدمهای کوچک طی میشود. وقتی که بالاخره به زنان
عربستانی اجازه رانندگی داده شد خبرنگاران با زنان عربستانی مصاحبه کردند. یک
نفرشان حرف جالبی زد، گفت این تازه شروع کار است. مشکل کسانی که مدام به زمین و
زمان غُر میزنند این است که به قدمهای کوچک ایمان ندارند. زمانی در آمریکا در
اتوبوسها اگر جا برای نشستن سفید پوستها نبود سیاهپوستها باید از روی صندلی
بلند میشدند و جایشان را به آن سفید پوست میداند. رزا پارکس حاضر نشد این کار بکند
و او را به این دلیل دستگیر کردند. رزا سریعا تبدیل به یک نماد شد و سیاهپوستان
زیادی در حمایت از او و به نشانه اعتراض استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی را
تحریم کردند. از آنجایی که هفتاد درصد مسافرین اتوبوسها را سیاه پوستان تشکیل
میداند موفق شدند به هدفشان برسند و در برابر سیستم نژاد پرست به پیروزی رسیدند.
حالا
فرض کنید در آن زمان هم عده بودند که آیه یاس میخواندند و میگفتند مگر مشکل سیاه
پوستها این است باید در اتوبوس جایشان را به سفیدها بدهند، یا اینکه حالا یک زن
سیاهپوست را هم به این دلیل دستگیر کردند هر روز مشکلات بزرگتری برای سیاههان به وجود میآید. خوب معلوم
است که در این صورت به هیچ وجه به موفقیت نمیرسیند. مشکل امروز ما تعداد زیاد این
آدمهای غُرغُرو است.
به وضع
بد آسفالت خیابان اعتراض میکنی میگویند مگر مشکل شهر آسفالت خیابان است، به گرانی
سیر و پیاز اعتراض میکنی میگویند مگر مشکل سیر و پیاز است، به هر چیزی که اعتراض
میکنی میگویند مگر مشکل ما این است، خوب بفرمائید مشکل ما چیست. باور کنید اگر
همین چیزهای به ظاهر کوچک در جامعه اصلاح شود جامعه هم تغییر میکند.
نظرات
ارسال یک نظر