شرافت سرباز
خبر ناگهانی بود. «قاسم سلیمانی» کشته شد آن هم به دستور مستقیم «ترامپ»؛ شگفتانگیزتر از این اتفاق واکنش مردم ایران به این ماجرا بود. همه از هر طیف و عقیدهای یکدست و یکصدا این اقدام آمریکا را محکوم کردند. داشتم به این نکته فکر میکردم چه رازی در این بین وجود دارد که همه چه در کنار نظام چه در مقابل نظام سر این مسأله از عقیدهشان کوتاه میآیند و کنار هم میایستند.
تنها چیزی که به ذهنم رسید یک کلمه بود «شرافت سرباز». هر ملتی در هرجای دنیا سربازانش را شریف و عزیز میدارد. کسانی که بخاطر حفظ امنیت، تمامیت مرزی و در یک کلام کیان ملت و مام میهن از راحتی و آسایش و در نهایت جان خودشان میگذرند. نگاه مردم به سرباز متفاوت است. نگاهی است پر از عزت و افتخار، گویی مردم اقتدار خودشان را در چهره آن سرباز میبیند. نگاهی است از سر شفقت و مهربانی، این را در زمانی که سرباز بودم و لباس خدمت به تن میکردم با گوشت و پوست و استخوان به خوبی احساس کردم. در چنین شرایطی اگر کسی یا بدتر از آن دولت بیگانهای بخواهد به سرباز میهن تعرض کند مردم یکصدا خشم و خروش میشوند و به متعرض میتازند. حال جای این سرباز را با «سردار قاسم سلیمانی» عوض کنید. چهرهای که نماد و نمود قدرت نظامی ایران در خارج از مرزهای کشور بود. چهرهای شاخص و تاثیرگذار در جنگ با داعش که مدتها کابوسی برای جهان بود.
آنچه آتش خشم مردم ایران را تند و تیز میکند این است که سردارشان نه در یک جنگ رو در رو که نیمه شب و با حمله پهبادd کشته شده است. خون در رگ میجوشد و رگ غیرت باد میکند که دشمن نابکار بزدلانه در نیمه شب خنجر را از پشت زده آن هم به سربازی که هیچگاه پشت به جنگ نکرده است.
قاسم سلیمانی هم رفت و آمریکا خطی دیگر به دیوار رفیع غرور مردم ایران انداخت. خطی از جنس ساقط کردن هواپیمای ۶۵۵ ایران ایر، خطی از جنس کودتای ۲۸ مرداد خطی که خوب نخواهد شد.
نظرات
ارسال یک نظر